عیدی به عشق رضا(ع)

دیشب دلم هوای،هوایت راکرده بود،صدای نقاره خانه ات درگوش هایم می پیچید وصلوات خاصه ات ناخودآگاه بر زبانم جاری میشد،دگرحالی بود دیشب همانند اهویی شده بودم که دلِ تنگم محتاج ضامن شدن شمابود آقا، امده بودم تا ضامن اهوی روسیاهت شوی،هرچه دویدم شما راندیدم. اهویی گمشده وسرگشته درصحرای اشوب های دلم بودم چشمانم نور شما وگوش هایم نجوای صداتان را می طلبید،انگار نه نوری بود ونه صدایی،اشوب های دلم همانند گرگ به من حمله کردند وناگهان صدایی شنیدم که می گفت:"بیا،فقط بیا!" چشمانم رابستم ودل رابه صدایت سپردم،ناگهان ازخواب پریدم انگار عشق به شما تمامی ندارد اقا،سال نو میشود با امدنم پیش شماروح وجسمم نومیشود،امسال عیدنوروز باتو ای فرزند پیغمبر،ای تنهاپناه همه ی دردمندانت،ای... هفت سینمان با سلاله پاک تو کامل می شود اقاجان،ماهی های قرمزداخل تنگ بیقراری میکنند بله بی قراری مولایشان را می کنند انگار این دلتنگی مسری است،از فردی به فرد دیگر منتقل می شود. انگار در این دنیا ارزوی اول هرکس داشتن بال است که به سوی تو پر بکشد تو مشهدی وهمانند اهن ربا دل های32استان راجذب می کنی وهمه عاشق تواند ومن عاشق ودلباخته ی تو.. روبروی ضریحت می ایستم ومی گویم:سلام برتوای امام همام وای امام برحق،سلام برتو ای منادی توحید و ای قبله گاه پر عظمت نور،سلام بر تو ای عالم بر عالم بود ونبود از ازل تا ابد،سلام بر توای امام خوبان وپاکان،السلام وعلیک یا علی ابن موسی الرضا.. دعای قبل از سال تحویل را میخوانم: یامقلب القلوب والابصار ،یامدبر الیل والنهار، یا محول الحول والاحوال، حول حالنا الا احسن الحال یامقلب قلب یاران شادکن،یامدبر خانه ها اباد کن،یامحول احسن الحالی نما عیدت مبارک اقاجان،کتاب بزرگ زندگی درحال ورق خوردن است ومتن هایش را می نویسیم و اوست که ورقش میزند برای نوشتن توی این کتاب تنها24ساعت فرصت است،این بار کتابی را ورق می زند که صفحه ی اولش راباشما شروع کردم یا رضا،الان چند صفحه ای هست که باحضور شما ورق میخورد ،ورق امروز را می نویسم: ای امام رضا نه به خاطر در خواست های بی پایان ما نه به خاطر لحظات کوتاه حضور دل های ما نه به خاطر اشک های مداوم ما به خاطر کوچکی ما وبزرگی خودت لحظه ای هرچند کوتاه برمانظرکن یاضامن اهو...  

نوشته:آوای عزیز_یکی ازدوستان

+ نوشته شده در  دوشنبه نهم بهمن ۱۳۹۶ساعت 15:0  توسط دوستان خاص  |